داستان شوکه کننده 🌺مادر شوهرم زن حسابگری بود روزایی که خونه نبودم از وسایلم کم میشد تا اینکه ..

داستان واقعی : dastanland #dastan

مادرشوهرم تو کارام دخالت میکردو مثل کلفت ها باهام برخوردمیکرد تا اینکه خودمو به پدرشوهرم نزدیک کردمو

داستان واقعی:داستان ارسالی: عجیب ترین و پرماجراترین #داستان_واقعی #پادکست #داستان

روز عروسي تصادف كردم لباس عروس زنم كلا غرق خون شد مادرم ميگفت نحسي اين دختر ما رو ميگيره اما يه شب

داستان واقعی : از دستش ندین 😍#dastanland #پادکست

خواهر شوهرم ماه عسل و برام زهر كرد شوهرمم كاري كردكه شوكه شدم تصميم گرفتم

قربوني يه رسم قديمي شدم رسمي كه منو تا مرز نابودي كشوند تا اينكه رازي رو فهميدم..

داستان واقعی: داستان ارسالی..بعد از طلاق و مُردن بچه ام.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی:طلوع/وکالت ارث میلیاردیمو به شوهرم دادم بهم گفت بی مصرف،کاری کردم زندگیم برای همیشه...

بعد فوت پدرم برادرم خودشو بزرگ‌ خونه میدونست وحقمو بالا کشید تا اینکه وکیل بابام چیزی گفت که شوکه ش

داستان واقعی : پیشنهاد ویژه راوی👌فقط گوش بده ببین چی براتون آوردم بهترینا😍😉#داستان #پادکست

نامزد خواهر شوهرم دوست پسر سابقم بود ومنو تهديد ميكرد بايداز شوهرم طلاق بگيرم نا اينكه

داستان واقعی:داستان ارسالی.. یه کیف پر پول تو خیابون پیدا کردم.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

شوهر دوستمو اغفال کردمو تا بتونم خودم باهاش باشم اما نمیدونستم اونم

داستان واقعی : امشب یه داستان خفن براتون اوردم حالشو ببرید #sarnevesht_to

داستان واقعی : داستان ارسالی.برای بیستمین سالگرد ازدواجم.سرگذشت گُلشید #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان ارسالی : قشنگ ترینه 🥹😍حتما گوش کنید هیچوقت یادتون نمیره

مادر شوهرم زن مهربوني بوداما بعدنامزدي ازم حىايت نكردو براي پسرش زن گرفت

داستان واقعی: داستان ارسالی.یه روز شوهرم با عجله گفت : مامانم... #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی : شوهرم قاضی معروفی بود ، پشت پرده زندگی قاضی معروف از دست ندین ❤️