غزل شماره ۱۶۱۱ از مولانا
Автор: Sabouhee
Загружено: 2025-11-25
Просмотров: 404
Описание:
۱۶۱۱
این غزل آتشی از شوقِ وصال است. صدایی که از عمق جانِ مولانا برمیخیزد، جایی که «من» دیگر معنای خود را از دست میدهد و تمام هستیاش در تمنای محبوب حل میشود. مولانا در این کلمات نه از رنجِ دوری مینالد و نه از بیمهریها شکایت میکند؛ او آنچنان سرمستِ حضور است که حتی درد، درمان او شده و صفرا، شکر. در آینهٔ دلش تنها یک تصویر نقش بسته: رخ زیبای معشوق. هر مانع—چه دربان باشد، چه طبیب، چه آسمان—برای مولانا تنها پردهای نازک است، چراکه حضور محبوب را در درون خود میجوشاند و در موج دلش میبیند. این شعر، روایت دلی است که نه خاموش میشود و نه آرام میگیرد، زیرا در اعماق وجود مولانا صدا، شور، نای و نَفَسِ معشوق بیوقفه جاری است.
#عرفان #شعر_فارسی #شعر_عاشقانه #دل_آگاه #معشوق #نور #روحانیت #شور_دل #شعر_کوتاه #حس_عمیق
https://www.instagram.com/sabou.hee?i...
Повторяем попытку...
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео
-
Информация по загрузке: