ycliper

Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
Скачать

مادرشوهرم ازم متنفر بودو كاري كرد شوهرم علاقه اي به رابطه ام نداشت تا اينكه يه شب

Автор: قصه گوی شب

Загружено: 2025-11-16

Просмотров: 4623

Описание: #داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#سرگذشت _واقعی
#داستان _شوکه کننده
#داستان _هیجان انگیز
#داستان_غیرمنتظره
#پایان _غیر منتظره
#داستان _تحسین برانگیز
#راردیو نوا

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺


   / @radionaava  
لينك نوا
=================================

قصه گوي شب بهترين وهيجاني ترين داستانها رو براتون در نظر داره خوشحال ميشم كنارم باشيد🥰
=================================م
مرسي كه ما رو لايك ميكنيد ونظراتتونو با ما به اشتراك ميذاريد ،كانال قصه گوي شب رو سابسكرايب كرده وزنگوله رو فعال كنيد
==================================
داستان واقعي
داستان

Не удается загрузить Youtube-плеер. Проверьте блокировку Youtube в вашей сети.
Повторяем попытку...
مادرشوهرم ازم متنفر بودو كاري كرد شوهرم  علاقه اي به رابطه ام نداشت تا اينكه يه شب

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио

Похожие видео

داستان واقعی : هرشب پادکست هایی از زندگی واقعی که عاشقانه و عجیبن اینجا گوش کنید ☺️❤️#sarnevesht_to

داستان واقعی : هرشب پادکست هایی از زندگی واقعی که عاشقانه و عجیبن اینجا گوش کنید ☺️❤️#sarnevesht_to

مادرشوهرم شب  تولد شوهرم سرزده به خونمون اومدو گفت چرا برای پسرم تولد نگرفتی پس کیکت کو منم از لج

مادرشوهرم شب تولد شوهرم سرزده به خونمون اومدو گفت چرا برای پسرم تولد نگرفتی پس کیکت کو منم از لج

داستان واقعی :راننده آژانس بودم تا اینکه یه شب زنمو در حالی دیدم که خشکم زد زنم داشت

داستان واقعی :راننده آژانس بودم تا اینکه یه شب زنمو در حالی دیدم که خشکم زد زنم داشت

پرونده جنایی: مثلث عشقی که همه چی توش بود به جز عشق! (لیوی لوئیس)

پرونده جنایی: مثلث عشقی که همه چی توش بود به جز عشق! (لیوی لوئیس)

خواهرشوهرم از راز من وشوهرم با خبر شدو با همون ازارم ميداد تا اينكه يه روز اتفاق شومي افتاد

خواهرشوهرم از راز من وشوهرم با خبر شدو با همون ازارم ميداد تا اينكه يه روز اتفاق شومي افتاد

لنگه این داستانو هیجا نمیتونید پیدا کنید عاشقم بشین لعنتیا کجا همچین داستانایی هست؟😇#dastanland

لنگه این داستانو هیجا نمیتونید پیدا کنید عاشقم بشین لعنتیا کجا همچین داستانایی هست؟😇#dastanland

شوهرم كليديدك باغ ويلاي پدرشوهرمو داشت ومن ازش بي خبر بودم اون شب چيزي ديدم كه مدتها دنبالش ميگشتم

شوهرم كليديدك باغ ويلاي پدرشوهرمو داشت ومن ازش بي خبر بودم اون شب چيزي ديدم كه مدتها دنبالش ميگشتم

مادر شوهرم زن مهربوني بوداما بعدنامزدي ازم حىايت نكردو براي پسرش زن گرفت

مادر شوهرم زن مهربوني بوداما بعدنامزدي ازم حىايت نكردو براي پسرش زن گرفت

نامزد خواهر شوهرم دوست پسر سابقم بود ومنو تهديد ميكرد بايداز شوهرم طلاق بگيرم نا اينكه

نامزد خواهر شوهرم دوست پسر سابقم بود ومنو تهديد ميكرد بايداز شوهرم طلاق بگيرم نا اينكه

داستان واقعی : عاشقانه و جذاب از دست ندین قشنگه 😍 #dastanland #داستان_واقعی

داستان واقعی : عاشقانه و جذاب از دست ندین قشنگه 😍 #dastanland #داستان_واقعی

شکارچی ساکت نیویورک (194) قاتل سریالی جوئل دیوید ریفکین

شکارچی ساکت نیویورک (194) قاتل سریالی جوئل دیوید ریفکین

نگهبان مجتمع ما یه مرد ۶۰ساله بود که…#داستان_واقعی #رادیو_داستان  #پادکست

نگهبان مجتمع ما یه مرد ۶۰ساله بود که…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست

مادرشوهرم تو کارام دخالت میکردو مثل کلفت ها باهام برخوردمیکرد تا اینکه خودمو به پدرشوهرم نزدیک کردمو

مادرشوهرم تو کارام دخالت میکردو مثل کلفت ها باهام برخوردمیکرد تا اینکه خودمو به پدرشوهرم نزدیک کردمو

ميخواستم شوهرم سوپرايز كنم اما تو دفترش كسيو ديدم كنارش كه شوكه شدم منم ..

ميخواستم شوهرم سوپرايز كنم اما تو دفترش كسيو ديدم كنارش كه شوكه شدم منم ..

داستان واقعی: داستان ارسالی..خفن ترین داستان که با شنیدنش.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی: داستان ارسالی..خفن ترین داستان که با شنیدنش.. #داستان_واقعی #پادکست #داستان

روز عروسي تصادف كردم لباس عروس زنم كلا غرق خون شد مادرم ميگفت نحسي اين دختر ما رو ميگيره اما يه شب

روز عروسي تصادف كردم لباس عروس زنم كلا غرق خون شد مادرم ميگفت نحسي اين دختر ما رو ميگيره اما يه شب

داستان واقعی : ۷ ماهه باردار بودم که تصادف کردم...😱داستانی که مو به تنت سیخ میکنه🤯

داستان واقعی : ۷ ماهه باردار بودم که تصادف کردم...😱داستانی که مو به تنت سیخ میکنه🤯

داستان واقعی : از اون داستان های به یاد موندنی 🌙✨ #sarnevesht_to #پادکست #داستان

داستان واقعی : از اون داستان های به یاد موندنی 🌙✨ #sarnevesht_to #پادکست #داستان

شوهرم دو قطبی بود و بخت از خونه بیرونم کرد تا اینکه…

شوهرم دو قطبی بود و بخت از خونه بیرونم کرد تا اینکه…

داستان واقعی: روز عروسی شوهرم با نقاب وسط تالار اله‌َجَع رقصیدم وسط جلو چشم هووم دس بکاری زدم#داستان

داستان واقعی: روز عروسی شوهرم با نقاب وسط تالار اله‌َجَع رقصیدم وسط جلو چشم هووم دس بکاری زدم#داستان

© 2025 ycliper. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]