سخنی در شناخت مفاهیم نفی و اثبات در جبر (منفی در منفی مثبت و منفی در مثبت منفی)
Автор: Sarami
Загружено: 2021-07-08
Просмотров: 117
Описание:
سخنی در شناخت مفاهیم نفی و اثبات در جبر (منفی در منفی مثبت و منفی در مثبت منفی)
...
قدمعلی سَرّامی (زاده ۸ بهمن ۱۳۲۲ در رامهرمز)، نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی در حوزه زبان فارسی و عضو هیئت امنای بنیاد فردوسی است. در نخستین دوره جایزه پژوهش پروفسور آقابزرگ در سال ۱۳۹۰ او جزو ۵ تن شاهنامه پژوه برتر معرفی شد.
پیرامون آثار و اندیشههای وی کتاب «عشق است اگر حقیقتی هست» به قلم دکتر مهری تلخابی منتشر شدهاست. شب قدمعلی سرامی که به همت مجله فرهنگی و هنری بخارا، انتشارات ترفند و انتشارات باد در آذر ۹۷ برگزار گردید، از جمله رویدادهای مرتبط با پاسداشت وی بودهاست.
وی دکتری خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در دی ماه ۱۳۶۵ دریافت کرد. تا کنون از او کتابهای فراوانی در زمینههای گوناگونِ پژوهشی، مجموعهشعر، کودک و نوجوان، ترجمه و منتشر شدهاست.
برای کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت قدمعلی سرامی به نشانی www.drsarami.com رجوع کنید.
همچنین میتوانید قدمعلی سرامی را در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، تلگرام، یوتیوب و ... با شناسه @drghadamalisarami دنبال کنید.
...
آن یکی میرفت بالای درخت
میفشاند آن میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی
از خدا شرمیت کو چه میکنی
گفت از باغ خدا بندهٔ خدا
گر خورد خرما که حق کردش عطا
عامیانه چه ملامت میکنی
بخل بر خوان خداوند غنی
گفت ای ایبک بیاور آن رسن
تا بگویم من جواب بوالحسن
پس ببستش سخت آن دم بر درخت
میزد او بر پشت و ساقش چوب سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار
میکشی این بیگنه را زار زار
گفت از چوب خدا این بندهاش
میزند بر پشت دیگر بنده خوش
چوب حق و پشت و پهلو آن او
من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار
اختیارست اختیارست اختیار
اختیارات اختیارش هست کرد
اختیارش چون سواری زیر گرد
اختیارش اختیار ما کند
امر شد بر اختیاری مستند
حاکمی بر صورت بیاختیار
هست هر مخلوق را در اقتدار
تا کشد بیاختیاری صید را
تا برد بگرفته گوش او زید را
لیک بی هیچ آلتی صنع صمد
اختیارش را کمند او کند
اختیارش زید را قدیش کند
بیسگ و بیدام حق صیدش کند
آن دروگر حاکم چوبی بود
وآن مصور حاکم خوبی بود
هست آهنگر بر آهن قیمی
هست بنا هم بر آلت حاکمی
نادر این باشد که چندین اختیار
ساجد اندر اختیارش بندهوار
قدرت تو بر جمادات از نبرد
کی جمادی را از آنها نفی کرد
قدرتش بر اختیارات آنچنان
نفی نکند اختیاری را از آن
خواستش میگوی بر وجه کمال
که نباشد نسبت جبر و ضلال
چونک گفتی کفر من خواست ویست
خواست خود را نیز هم میدان که هست
زانک بیخواه تو خود کفر تو نیست
کفر بیخواهش تناقض گفتنیست
امر عاجز را قبیحست و ذمیم
خشم بتر خاصه از رب رحیم
گاو گر یوغی نگیرد میزنند
هیچ گاوی که نپرد شد نژند
گاو چون معذور نبود در فضول
صاحب گاو از چه معذورست و دول
چون نهای رنجور سر را بر مبند
اختیارت هست بر سبلت مخند
جهد کن کز جام حق یابی نوی
بیخود و بیاختیار آنگه شوی
آنگه آن می را بود کل اختیار
تو شوی معذور مطلق مستوار
هرچه گویی گفتهٔ می باشد آن
هر چه روبی رفتهٔ می باشد آن
کی کند آن مست جز عدل و صواب
که ز جام حق کشیدست او شراب
جادوان فرعون را گفتند بیست
مست را پروای دست و پای نیست
دست و پای ما می آن واحدست
دست ظاهر سایه است و کاسدست
Повторяем попытку...
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео
-
Информация по загрузке: