مازندران شاهنامه ، سرزمین اساطیری ایران و دیوان کجاست؟ افغانستان؟ یمن؟ مصر ؟ یا ....

Описание: مازندران شاهنامه فردوسی ، سرزمین اساطیری ایران و دیوان کجاست؟ افغانستان؟ یمن؟ مصر ؟ یا ....

#شاهنامه #فردوسی #شاهنامه_خوانی #شاهنامه_فردوسی #مازندران #مازندران_شاهنامه #اساطیر_ایران #رستم #فارسی #افغانستان #دری #دانستنی #ایران #تاریخ #سرگرمی
قطعا یکی از بحث برانگیز ترین مسائلی که حول محور شاهنامه وجود داره ، مکان یابی سرزمین هاییه که فردوسی بزرگ ازشون نام برده ، و چون تعداد زیادی از داستان های شاهنامه در سرزمین مازندران اتفاق افتاده، این سرزمین اساطیری ، خواهان زیادی داره و مکان های مختلفی مثل یمن ، شام ، مصر ، بدخشان و حتی کشمیر به عنوان مازندران داستان های شاهنامه معرفی شدن . ولی کدوم یکی از این ادعا ها درسته؟ مسلما همه کسانی که این سرزمین ها رو به عنوان مازندران شاهنامه معرفی کردن ، دلایل خودشون رو داشتن و به صحبت های تاریخ نگارانی مثل سید ظهیر الدین مرعشی اشاره میکنن ، که اسم مازندران برای بخشی از سرزمین تبرستان رو ، مؤخر بیان کردن ، و گفتن که اسم اصلی سرزمین هایی که امروز مازندران و گلستان ، و بیشترِ سمنان و تهران و البرز رو تشکیل میدن ، در واقع تبرستان بوده.
ولی در مقابل اکثر شاهنامه خوانان و اساتید ادبیات فارسی ،مثل استاد میر جلال الدین کزازی، که عضو هیأت امنای بنیاد فردوسی هم هستن، معتقدن که مازندران شاهنامه ، همون مازندران بزرگ ایران خودمونه .
بیاین چند تا از ابیاتی که فردوسی بزرگ سروده رو با هم ببینیم :
ز آمل گذر سوی تمیشه کرد نشست اندر آن نامور بیشه کرد
کجا در جهان کوس خوانی همی جز این نام نیزش ندانی همی

که در این دو بیت ، فردوسی به نام دوتا از شهر های تبرستان ، یعنی تِمیشه و آمل مستقیما اشاره کرده
در بیت بعدی هم نام های بیشه نارون و تمیشه که نام منطقه ای در نزدیکی بهشهر مازندرانه اشاره شده :
سراپرده شاه بیرون زدند ز تمیشه لشگر به هامون زدند
سپهدار چون قارن کینه دار سواران جنگی چو سیصد هزار
منوچهر با قارن پیلتن برون آمد از بیشه نارو
جالبه که بدونید ، مازندران محل تولد فریدون و پایتخت ایران هم بوده ، که در بیت زیر هم به وضوح به دریای گیلان و شهر ساری در لشگر کشی فریدون اشاره شده :

چو آمد به نزدیک تمیشه باز
نیا را به دیدار او بد نیاز
ز دریای گیلان چون ابر سیاه
دُمادُم به ساری رسید آن سپاه

علاوه بر این ابیات که از شهر های مازندران توش نام برده شده ، نکات دیگه ای هم هست که میتونه مهر تاییدی به یکی بودن مازندران شاهنامه و مازندران بزرگ باشه ، برای مثال ، فردوسی از مازندران به عنوان سرزمین دیو ها یاد کرده ، و جالب اینه که اسامی دیو هایی که در شاهنامه بهشون اشاره شده ، همه نام های مازنی هستن ، و در واقع دیو سفید از واژه‌ی espe div در زبان مازنی گرفته شده و واژه ارژنگ هم از زبان مازنی وارد زبان فارسی شده ، و خود واژه‌ی دیو هم در زبان مازنی به معنای خان و بزرگه و در خیلی از طایفه های مازندران ، نام دیو دیده میشه ، مثل طایفه‌ی دیو سالار ، در واقع همه کسانی که در فامیلیشون نام دیو دیده میشه ، اصالت مازنی دارن و معنای دیو در زبان مازنی با فارسی متفاوته
همونطور که همه ما میبینیم ،مازنی ها اکثرا از لحاظ فیزیکی ، تنومد و قوی هیکل هستن و یه نگاه به آمار ورزشی مازندران هم نشون میده که چقدر از لحاظ فیزیکی ، از سایر ایرانی ها متمایزن ، و مجموع مدال های ورزشی کل استانهای ایران، از مدالهای ورزشی مازندران کمتره . علاوه بر اون ، مازنی ها همیشه روحیه جنگ آوری و استقلال بالایی داشتن و تنها سرزمین ایران که تقریبا هیچ وقت توسط بیگانگان کامل فتح نشده ، تبرستان بوده و در واقع وحشتناک ترین جا برای هر لشگر متجاوزی به ایران ، قطعا محدوده‌ی البرز کوه بوده. اگه همه اینها رو کنار هم بچینیم ، میشه فهمید که چرا فردوسی مازندران رو سرزمین دیو ها خطاب کرده و با اینکار میخواسته فتح ناپذیری و دلهره آور بودن لشگر کشی به مازندران رو به مخاطبانش القا کنه ،که فقط یک قهرمان افسانه ای مثل رستم میتونسته از عهده این کار بر بیاد.

جدا از این موضوع ، شاهنامه به البرز کوه هم بار ها اشاره کرده ، که همون رشته کوه البرزه و از کوه دماوند هم که در استان مازندران قرار داره به عنوان محل زندانی شدن ضحاک نام برده و از اونجایی که مازنی ها و گیلک ها تنها قومی بودن که اعراب رو شکست دادن و فریدون هم اهل مازندران بوده ، احتمال میره که داستان فریدون ، اشاره به سلسله آل بویه ،و برکنار کردن خلیفه عباسی در سال ۳۳۴ قمری داشته باشه. و جالبه بدونید که فردوسی بعد از اینکه سلطان محمود به قولش عمل نکرد و برای نوشتن شاهنامه بهش پاداش نداد ، فردوسی به سوادکوه مازندران و دربار خاندان آل باوند سفر کرد و حاکم باوندی ، به فردوسی ، پاداش نوشتن شاهنامه و احیای افسانه های ایران رو داد . در نتیجه افراد و نقشه هایی که مازندران شاهنامه رو متفاوت از مازندران بزرگ در ایران به تصویر میکشن ، یا اهداف نژاد پرستانه و قومیت ستیزانه دارن ، یا قصد تحریف تاریخ دارن.

در آخر هم دعوتتون میکنم تا این سخنان ارزشمند از استاد کزازی رو ببینید