داستان کوتاه صوتی مرد فقیر و بقال
Автор: Persian Stories
Загружено: 2025-01-05
Просмотров: 77
Описание:
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره میگرفت واو آنرابه یکى از بقالى های شهر میفرخت،آن زن کره هارا به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد.مرد آنرا به یکى ازبقالى های شهر مى فروخت ودر مقابل مایحتاج خانه را مى خرید.روزى مرد بقال به اندازه کره هاشک کرد و تصمیم گرفت آنهارا وزن کند.هنگامى که آنهارا وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.اواز مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت:دیگراز توکره نمى خرم،تو کره را به عنوان یک کیلو به من میفروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است.مرد فقیر ناراحت شد و سرش راپایین انداخت وگفت:ما ترازویی نداریم،بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شمارا به عنوان وزنه قرار دادیم.مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید.
به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. #شعر #داستان #داستان_صوتی_کوتاه #داستان_ضربالمثل #داستان_قدیمی #داستان_های_فارسی #داستان_واقعی #داستانهای_عامیانه #قصه
Повторяем попытку...
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео
-
Информация по загрузке: