به یاد بانو روشنک گوینده برنامه جاویدان گلها
Автор: Zand.Lotfalikhan
Загружено: 2022-08-25
Просмотров: 6832
Описание:
صدیقه سادات رسولی (۱۳۰۷ - ۱۳۹۱) معروف به روشنک گوینده رادیو ایران و برنامه گلها (دائرةالمعارف شعر و موسیقی ایران) بود. روشنک در سال ۱۳۲۷ وارد خدمت در رادیو ایران شد و تا سال ۱۳۳۴ در بخشهای مختلف گویندگی میکرد. او گوینده برنامه گلها بود و بسیاری از مردم ایران این برنامه را با صدای او که اشعار را به درستی دکلمه میکرد، میشناسند و تاثیر گویش ایشان در فراگیری اشعار ادبیات فارسی برای مردم هم چنان در اذهان، به عنوان یک خاطره زیبا باقی مانده است. تکیه کلام روشنک «پیوسته دلت شاد و لبت خندان باد»، بود. خانم روشنک در مصاحبه ای در سال ۱۳۵۴ چنین میگوید: «زمانی که میخواستم وارد رادیو شوم، ۸۱ نفر جهت گویندگی شرکت کرده بودند که از میان آنان قبول شدم کسانی که از من امتحان گرفتند: مرحوم سعید نفیسی، حسینقلی مستعان، حسین زاهدی، مرحوم صبحی و چند نفر دیگر هم بودند که الان یادم نیست مرحوم پیرنیا از برنامه سوم گلها مرا دعوت به همکاری کردند. نام روشنک را هم ایشان برایم انتخاب کرد و اولین شعری را که در برنامه گلها خواندم، این بود»:
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
شب که خورشید جهان تاب، نهان از نظر است
طی این مرحله با نور مهی باید کرد
«از خاطراتم این است که گاهی که از رادیو بیرون میآمدم، جوانان علاقهمندی در بیرون رادیو بردند که از من خواستند اشعاری را که در برنامه گل ها میخوانم، برایشان بنویسم. ولی همیشه به دلیل جوان بودن آنها این شعر را برایشان مینوشتم.»
نخست موعظه پیر میفروش این بود
که از معاشر ناجنس احتراز کنید
اما حالا پس از گذشت چند سال اگر قرار باشد مطالبی بنویسم، این شعر را هم اضافه میکنم
از امروز کاری به فردا نماند
چه دانی که فردا چه آید زمان
مرضیه خوانندهٔ ایرانی درباره وی میگوید: خانم روشنک گویندهٔ برنامهٔ گلها بودند که صدایی منحصربهفردی داشتند صدای ایشان در حقیقت صدایی بود که با موسیقی آمیخته بود و هرکس میشنید جذب صدای او میشد دکلمهٔ اشعار را ایشان با استادی و زیبایی خاصی انجام میدادند.
نواب صفا شاعر و تصنیف سرای ایرانی در مورد او چنین میگوید: خانم صدیقه سادات رسولی طی آزمایشی به گویندگی برگزیده شدند و از سال ۱۳۳۵ که برنامهٔ گلها به تدریج شکل گرفت و خانم رسولی با این برنامه شروع به همکاری کرد، داوود پیرنیا نام مستعار روشنک را برای ایشان انتخاب کرد و براستی گوئی صدای روشنک برای گویندگی در این برنامه خلق شده بود.
روشنک در تیرماه سال ۱۳۹۱ درگذشت و در روستای آهار رودبار قصران به خاک سپرده شد.
تنها صداست که میماند
مرا ز هوش میبرد عطر صدای روشنک
مرا شراب میکند شراب های روشنک
خزان بهار میشود غنچه سوار میشود
نسیم غبطه میخورد به نازکای روشنک
درخت زنده میشود پُر از شکوفه میشود
اگر دو بیت مثنوی زند نوای روشنک
مرا به آسمان برد صدای مهربان او
ندای آسمانی است مگر ندای روشنک
هماره میبرد مرا به بیکرانه های دور
صدای عاشقانهی گرهگشای روشنک
تب شراب میدهد گل و گلاب میدهد
صدای آب میدهد صدای پای روشنک
چه آشناست این صدا چه دلرباست این صدا
صدای پرنیانیِ دل آشنای روشنک
چو پُر کند صدای او فضای کلبهی خموش
شبم چو روز میشود ز روشنای روشنک
فرهاد خاموش یادش گرامی و روحش شاد
دکلمه های خانم روشنک
• دکلمه های خانم روشنک شماره یک
Повторяем попытку...
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео
-
Информация по загрузке: