تفأل حافظ-غزل ۵۲- دوشنبه- ۱۴۰۲/۹/۲۰- 2023/12/11
Автор: Razhayezen
Загружено: 2023-12-10
Просмотров: 17
Описание:
روزگاريست که سوداي بتان دين من است
غم اين کار نشاط دل غمگين من است
ديدن روي تو را ديده جان بين بايد
وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است
يار من باش که زيب فلک و زينت دهر
از مه روي تو و اشک چو پروين من است
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است
دولت فقر خدايا به من ارزاني دار
کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است
واعظ شحنه شناس اين عظمت گو مفروش
زان که منزلگه سلطان دل مسکين من است
يا رب اين کعبه مقصود تماشاگه کيست
که مغيلان طريقش گل و نسرين من است
حافظ از حشمت پرويز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه کش خسرو شيرين من است
تفسیر اول فال
دیگر خسته شده ای. صبرو قرار نداری از سرگردانی خسته ای و این باعث دل شکستگی تو شده است. فقر و بی پولی عذابت می دهد. مقصود و مراد تو همان ثروت است که برای رسیدن به آن خود را به هر آب و آتشی می زنی. نترس روزی خواهد رسید که همه ی مردم تو را تحسین کنند و از تو کمک می خواهند.
تفسیر دوم فال
به نظر میرسد که به شدت خسته شدهای. صبر و بردباری تو تمام شده و بسیار کلافهای. شاید این حالات باعث دل شکستگی تو نیز گردد. مراقب باش در این شرایط دیگران را نرنجانی. برای رسیدن به مقصود و هدفی که داری تلاش، کوشش و فداکاری لازم است. فقر و بیپولی تو را تحت فشار قرار داده است. مراد دل تو همان ثروت است که برای رسیدن به آن دست به هر کاری میزنی. نگران نباش روزی خواهد رسید که همه از دیدن تو در موقعیت مالی جدید انگشت به دهان میمانند. پس با تلاش روز افزون، به خداوند متعال تکیه داشته باش و امید خود را از دست مده.
غزل شماره ۵۲ حافظ در مدح شاه شجاع و در زمانی سروده شده است که رقابت به نزدیکی دربار او در ضمیر باطن حافظ و رقیب او شیخ علی کلاه شدت داشته است. حافظ از فقر و نداری خود احساس رضایت میکند و نشاط دل غمزده خود را معامله با زیبارویان و تماشای آنها میداند. او اشاره میکند که علاقهاش به ممدوح باعث شده مردم او را تحسین کنند
Повторяем попытку...
Доступные форматы для скачивания:
Скачать видео
-
Информация по загрузке: