ycliper

Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
Скачать

شعر معروف «زمستان» از مهدی اخوان ثالث

Автор: Pas koucheh

Загружено: 2025-11-10

Просмотров: 145

Описание: شعر «زمستان» از مهدی اخوان ثالث، یکی از ماندگارترین اشعار معاصر فارسی است که سرمای زمستان را استعاره‌ای از سرمای جامعه، غربت، و بی‌مهری انسان‌ها قرار می‌دهد.
اخوان در این شعر با زبانی تلخ و تصویری، تنهایی و ناامیدی مردم زمان خود را بیان می‌کند. «زمستان» تنها درباره فصل سرما نیست، بلکه درباره سرمای دل‌ها و فاصله انسان‌هاست.

🎧 این ویدیو شامل دکلمه‌ای احساسی از شعر زمستان است که با موسیقی و تصویرسازی، روح شعر را زنده می‌کند.

#زمستان #مهدی_اخوان_ثالث #شعر_فارسی #دکلمه #موزیک_احساسی #شعر_کلاسیک #ادبیات_ایران #اخوان_ثالث #زمستان_اخوان

“Winter (Zemestan)” by Mehdi Akhavan Sales is one of the most powerful poems in modern Persian literature.
In this timeless work, Akhavan uses the cold of winter as a symbol for loneliness, social despair, and the distance between human hearts.
It is not only about the season’s chill — it is about the emotional frost that settles within people.

🎧 This video presents a heartfelt recitation of Winter, blending poetic emotion, Persian melody, and visual storytelling.

#Zemestan #AkhavanSales #PersianPoetry #FarsiPoem #WinterPoem #IranianLiterature #PoetryRecitation #PersianArt #EmotionalPoetry #ClassicPoem



سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان‌ست.
کسی سر بر نَیارد کرد پاسخ گفتن و دیدارِ یاران را.
نِگَه جُز پیشِ پا را دید، نَتواند،
که ره تاریک و لغزان‌ست.
وگر دستِ محبت سویِ کس یازی،
به اکراه آوَرَد دست از بغل بیرون؛
که سرما سختْ سوزان‌ست.

نفس، کز گرمگاهِ سینه می‌آید بُرون، ابری شود تاریک.
چو دیوار ایستد در پیشِ چشمانت
نفس کاین‌ست، پس دیگر چه داری چشم
ز چشمِ دوستانِ دور یا نزدیک؟
مسیحایِ جوانمردِ من! ای ترسایِ پیرِ پیرهنْ چرکین!
هوا بس ناجوانمردانه سردَست... آی...
دمت گرم و سرت خوش باد!
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای!

منم من، میهمانِ هر شبت، لولی‌وشِ مغموم.
منم من، سنگِ تیپا خورده‌ی رنجور.
منم، دشنامِ پستِ آفرینش، نغمه‌ی ناجور.

نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگِ بیرنگم.
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم.
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشتِ در چون موج می‌لرزد.
تگرگی نیست، مرگی نیست.
صدایی گر شنیدی، صحبتِ سرما و دندان‌ست.

من امشب آمَدَستَم وام بُگذارم.
حسابت را کنارِ جام بُگذارم.
چه می‌گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد؟
فریبت می‌دهد، بر آسمان این سرخیِ بعد از سحرگه نیست.
حریفا! گوشِ سرما برده است این، یادگار سیلیِ سردِ زمستان‌ست.
و قندیلِ سپهرِ تنگْ میدان، مرده یا زنده،
به تابوتِ سِتَبرِ ظلمتِ نُهْ تویِ مرگ اندود، پنهان‌ست.
حریفا! رو چراغِ باده را بِفْروز، شب با روز یکسان‌ست.

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت.
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دست‌ها پنهان،
نفس‌ها ابر، دل‌ها خسته و غمگین،
درختان اسکلت‌های بلور آجین،
زمینْ دلمرده، سقفِ آسمانْ کوتاه،
غبار آلوده مهر و ماه،
زمستان‌ست.

Не удается загрузить Youtube-плеер. Проверьте блокировку Youtube в вашей сети.
Повторяем попытку...
شعر معروف «زمستان» از مهدی اخوان ثالث

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио

Похожие видео

© 2025 ycliper. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]