داستان واقعی: بعد از پارتی ...

داستان واقعی: مادر شوهرم ...#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی : ماموریت رفته بودم و همکارم اونجا کمک کرد.#داستان #dastan #پادکست podcast #رادیو

شوهرم همیشه از دوستش تعریف میکرد.

داستان واقعی ❌شوهرم هر دو‌هفته چند روز میرفت ماموریت تا اینکه یه شب اتفاق عجیبی رخ داد..

داستان واقعی : داستانی که هرگز فراموش نمیکنی | #رادیو_داستان #داستان_واقعی #پادکست

داستان واقعی: منشی شرکت با استایل خاصش...#داستان_واقعی #پادکست #داستان

داستان واقعی 🌸 یه بی احتیاطی چه کاری دستش داد....#داستان_واقعی #خیانت

همکارم بهم گفت…#داستان_واقعی #رادیو_داستان #پادکست

قسمت دوم داستان من و بیتا #داستان #خیانت #پادکست

داستان واقعی : جلوی چشم های شوهرم... #پادکست #داستان_جدید#داستان_داغ