ycliper

Популярное

Музыка Кино и Анимация Автомобили Животные Спорт Путешествия Игры Юмор

Интересные видео

2025 Сериалы Трейлеры Новости Как сделать Видеоуроки Diy своими руками

Топ запросов

смотреть а4 schoolboy runaway турецкий сериал смотреть мультфильмы эдисон
Скачать

داستان ترسناک گنج ویلای متروکه و گربه مرموز: ورود به ویلایی که زندگیمو تغییر داد

داستان ترسناک گنج ویلای متروکه و گربه مرموز

ورود به ویلایی که زندگیمو تغییر داد

داستان ترسناک نظافتچی فقیر و گنج ویلای متروکه

داستان ترسناک

داستان های جن زده

داستان‌های ترسناک

داستان های ترسناک کوتاه

قصه وحشتناک

حکایت ترسناک

داستان‌های شبانه ترسناک

داستان‌های واقعی ترسناک

داستان های ارواح

داستان‌های وحشت واقعی

داستان‌های کوتاه جنی

داستان‌های ترسناک فارسی

ماجرای ترسناک

داستان‌های ماورا الطبیعه

Iranika

sizdah

shams clip

فوبیا

مرداب

داستان دره ترس

Автор: داستان ترسناک دره ترس dastan darre tars

Загружено: 2025-02-27

Просмотров: 10206

Описание: نظافتچی فقیر و نظافت ویلای متروکه و همنشینی با گربه‌ای مرموز و همکار و دوستی با رفتار غیر عادی.

داستان ترسناک: من علی هستم. پدر و مادر پیرم، توی روستا زندگی می‌کنند و من به خاطر اینکه توی روستا، کاری وجود نداشت، از روستا به شهر، اومدم، تا کاری پیدا کنم و بتونم زندگی پدر و مادر پیر و از کار افتادم رو هم تامین کنم،بالاخره توی شرکت نظافتی، مشغول به کار شدم و با اینکه درآمد زیادی نداشتم، اما تمام تلاشمو می‌کردم تا کمتر خرج کنم و بتونم آخر ماه پول بیشتری رو برای پدر و مادرم که با سختی منو بزرگ کرده بودند، بفرستم و سعی می‌کردم هر بار که به روستا میرم از وضعیتم توی شهر تعریف کنم و همه چی رو خوب و عالی جلوه بدم، تا پدر و مادرم غصه زندگی منو نداشته باشند. من از دوران بچگی شیرینی خورده دختر عموم بودم و بالاخره با اصرارهای پدر و مادرم، با توجه به سرمایه‌ای که تو یکی از موسسات قرض الحسنه پس انداز کرده بودم تصمیم گرفتم، انگشتری به عنوان نشان بگیرم و همراه پدر و مادرم به خواستگاری دختر عموم برم. همه چی داشت خوب پیش می‌رفت که ناگهان اعلام شد مدیران قرض الحسنه اختلاس کردند و متواری هستند و وقتی به دادگاه شکایت بردم، چیزهایی به من گفتند که متوجه شدم حالا حالاها پولم به دستم نمی‌رسه. دیگه نمی‌دونستم باید چیکار کنم و چطور به قول و قراری که با پدر و مادرم و خانواده عموم گذاشتم، عمل کنم. دوست نداشتم کسی از این ماجرا چیزی بدونه. چون می‌دونستم پدر و مادرم غصه می‌خورند و مردم توی روستا برای من و دختر عموم حرف درد میارن. برای همین تصمیم گرفتم بیشتر کار کنم، تا اینکه یه روز وقتی وارد شرکت شدم، رئیس منو خواست و کلید ویلایی رو به همراه آدرسش به من داد و گفت اون ویلا نزدیک به ۱۰ ساله که کسی داخلش زندگی نمی‌کنه و حسابی متروکه و کثیف شده و میتونی دستمزد خیلی خوبی با نظافت اون ویلا بگیری. منم از خدا خواسته، دسته کلید و گرفتم و به آدرسی که گفته بود، رفتم. روز اول برف سنگینی باریده بود. من داشتم از پنجره، بیرونو نگاه می‌کردم که، چشمم به گربه ای افتاد که  توی برف‌ها گیر افتاده بود و نمی‌تونست بیرون بیاد. از ویلا خارج شدم و گربه رو نجات دادم، بعد هم غذای خودمو بهش دادم. اون روز با بررسی که کردم متوجه شدم که نظافت ویلا بیشتر از ۱۰ روز طول می‌کشه و صاحب ویلا قرار بود ۱۰ روز دیگه به ایران بیاد. وقتی به رئیسم گفتم یکی از همکارامو به نام مجید برای کمک به من به ویلا فرستاد. اما اتفاقات عجیب و غریب و ترسناک زندگی من، از همون لحظه شروع شد...

داستان ترسناک گنج ویلای متروکه و گربه مرموز: ورود به ویلایی که زندگیمو تغییر داد.

لطفا کانال ما را سابسکرایب کنید.
همچنین اگر ویدیوهای ما را دوست دارید ،لطفا با لایک کردم ویدئو از ما حمایت کنید و با ما همراه باشید. منتظر در نظرات ارزشمند شما در قسمت کامنت ها هم هستیم.

لینک سابسکرایب کانال

   / @dastan_tarsnak_darre_tars  


سلام ما تصمیم گرفتیم در این کانال داستان های ترسناک که ارسالی از سمت شما دوستان هست و گاهی غم انگیز و گاهی شاد و در عین حال حاوی پیامهای عبرت آموز هست را با شما به اشتراک بگذاریم .

لینک سایر ویدیوها و پلی لیست ها:

   • داستان اجنه  

   • داستان اجنه  

   • Видео  

لطفا ما را سابسکرایب کنید و ویدیوهای ما را لایک کنید.

لینک سایر شبکه های اجتماعی

لینک کانال تلگرام:
https://t.me/dastandarretars

ترسناک ترین داستان واقعی
داستان ارواح ترسناک
داستان ترسناک جن
داستان ترسناک جدید
داستان‌ ترسناک صوتی
داستان های واقعی ترسناک
داستان‌های وحشتناک واقعی
داستان های ترسناک ماورایی
horror stories
Scary stories
Iranika
Shams clip
Sizdah


#داستان
#داستان_واقعی_ترسناک
#قصه_ترسناک
#ماورا
#داستان_واقعی
#داستان_ماورایی_ترسناک

Не удается загрузить Youtube-плеер. Проверьте блокировку Youtube в вашей сети.
Повторяем попытку...
داستان ترسناک گنج ویلای متروکه و گربه مرموز: ورود به ویلایی که زندگیمو تغییر داد

Поделиться в:

Доступные форматы для скачивания:

Скачать видео

  • Информация по загрузке:

Скачать аудио

Похожие видео

داستان ترسناک گنج و خانه‌ای در قبرستان: گربه ای که از دست اجنه، نجاتم داد

داستان ترسناک گنج و خانه‌ای در قبرستان: گربه ای که از دست اجنه، نجاتم داد

Аномалии Вселенной. Погружение в глубокий космос.

Аномалии Вселенной. Погружение в глубокий космос.

چرا خامنه‌ای زنده ماند؟ جانشینی او و خطری دیگر در کمین ایران

چرا خامنه‌ای زنده ماند؟ جانشینی او و خطری دیگر در کمین ایران

آتش بس شکننده ... سقوط حتمی است !در پرسش و پاسخ از لندن با بیژن فرهودی و همراهی منشه امیر از اسراییل

آتش بس شکننده ... سقوط حتمی است !در پرسش و پاسخ از لندن با بیژن فرهودی و همراهی منشه امیر از اسراییل

داستان ترسناک: از فقر به ثروتی بیکران | داستان پسری که گربه سیاهیو به خونش برد و…

داستان ترسناک: از فقر به ثروتی بیکران | داستان پسری که گربه سیاهیو به خونش برد و…

حمله آمریکا به ایران و مختصات وعده صادق ۴ در گفتگو با ابوالفضل ظهره وند

حمله آمریکا به ایران و مختصات وعده صادق ۴ در گفتگو با ابوالفضل ظهره وند

دانشگاه کابل | ماجرای چهار دوست همکلاسی و اجنه دانشگاه کابل

دانشگاه کابل | ماجرای چهار دوست همکلاسی و اجنه دانشگاه کابل

دوباره حمله خواهند کرد!

دوباره حمله خواهند کرد!

داستان ترسناک : ماجرای گنج خُمارچال

داستان ترسناک : ماجرای گنج خُمارچال

آقای تحلیلگر / جزئیات تماس افسر موساد با سردار ایران و پاسخ کوبنده / آغاز گوشمالی باکو

آقای تحلیلگر / جزئیات تماس افسر موساد با سردار ایران و پاسخ کوبنده / آغاز گوشمالی باکو

© 2025 ycliper. Все права защищены.



  • Контакты
  • О нас
  • Политика конфиденциальности



Контакты для правообладателей: [email protected]