« داستان واقعی، سرنوشت سپیده: قسمت سوم: سپیده عاشق بود… اما مادرشوهرش حکم داد: باید زنِ دوم بیاد 😢🔥»

« داستان واقعی، سرنوشت سارا و شیما ۲: فقط یک تماس تلفنی بود…اما زندگی سارا و شیما برای همیشه عوض شد»

رمان صوتی عاشقانه زمستان داغ قسمت ۱

داستان واقعی: لرزاننده ترین اتفاق زندگیم زمانی بود که...سرگذشت سپیده#داستان_واقعی​ #پادکست​ #داستان

رمان شهر بازی ، (فصل هشتم)«وقتی گفت هیچ‌وقت دوستش نداشته… دنیاش سیاه شد.»

چطور فراموشش کنم؟ | هفت قدم واقعی برای رهایی از کسی که هنوز ذهنت درگیرشه.

«داستان واقعی ،سرنوشت مهدخت:قسمت دوم : وقتی پدر سقوط کرد، زندگی مهدخت هم باهاش فرو ریخت؛ خیانت رفیق»

چرا بعد از مهاجرت احساس خلا و بی معنایی میکنیم؟

داستان واقعی : خیلی جذاب و هیجانیه از دست ندین 😍#dastanland

خودم زن دوم برای شوهرم گرفتم بخاطر نجات زندگیم اما..#داستان_واقعی

نیش و نوش | قسمت ۳ (پایانی) | وقتی عشق جدی می‌شود…

«Я взял в жёны нищенку!» — объявил муж на свадьбе. Но когда пришел мой отец, муж побледнел...

اشکال نداره اگه حالت خوب نیست

داستان واقعی ارسالی،بازی سرنوشت که میگن یعنی همین،تقدیری پر فراز و نشیب اما نیک#داستان_واقعی#پادکست

کتابخانه نیمه شب ، اثر مت هیگ قسمت پنجم

Миллионера считали мёртвым… бедный мальчик спас его и раскрыл семейное предательство 😱💔

«داستان واقعی ،سرنوشت مهدخت:قسمت اول: وقتی پدر سقوط کرد، زندگی مهدخت هم باهاش فرو ریخت؛ خیانت رفیق»

« داستان واقعی، سرنوشت سارا و شیما ۱: فقط یک تماس تلفنی بود…اما زندگی سارا و شیما برای همیشه عوض شد»

دختر یتیمی که برادر های طماع وذحریصش اون رو در جنگلی رهاکردن که بمیرد😱خیانت، طمع، معجزه ،عدالت الهی!

🌙 قصه های هزار و یک شب ( قسمت 13 ) سه خاتون بغدادی – قسمت سوم | روایت شهرزاد | هزار و یک شب

رمان صوتی کبوتر | رمان ایرانی عاشقانه ، جنایی و معمایی | قسمت بیست و یکم