Sanem&Can Scenes - مشاهد سينام و جان

سانم و جان عشقی که خیلی صحبت خواهد شد!

سانم پس از چند ساعت کار کردن در بقالی پدرش در صبح، تمام روز را با خیال‌پردازی و کار بر روی کتابش سپری می‌کند و از زندگی‌اش بسیار خوشحال است. تا زمانی که والدینش به او می‌گویند اگر شغل مناسبی پیدا نکند، باید ازدواج کند!

سانم مجبور می‌شود در محل کار خواهرش کار کند. هنوز نمی‌داند که عشق بزرگش که در رویاهایش می‌بیند، او را آنجا انتظار می‌کشد. علاوه بر این، ناخواسته بخشی از دسیسه‌ای می‌شود که علیه جان و شرکتش است...

آیا عشقی که بر پایه دروغ بنا شده می‌تواند پایدار باشد؟ سانم چه؟ آیا می‌تواند قلبش را به جان که از او متنفر است، بسپارد؟