Neqab
اینجا مکانی برای روایت های نا گفته است...
غرورم شکست، اما چیزی در من ساخته شد / این داستان درباره پول نیست درباره انسانیت است
این داستان ثابت میکند حرفها میتوانند آدمها را نابود کنند
اعتراف تکاندهنده | داستان واقعی خانوادهام
یک دوست یک راز یک پایان نابرابر
غیرت یا وحشت؟ | تراژدی ناگفته یک خانواده
داستان واقعی: آخرین دیدار آخرین صدا از مادرم
در دل کابل قصه ی عشق و خیانت | روایت واقعی داستان عاشقانه
آواره های خاموش؛ داستان تلخ مهاجران افغان در ایران
داستان واقعی لیلا و هارون| عشق دلتنگی و رازی پنهان در کابل
داستان ایمان عبیدی | تجاوز فرار و فریاد زنی که سکوت را شکست
چرا باید این داستان واقعی را ببینید؟ دلیلش زندگی خود شماست
ازدواج اجباری نرگس در کابل | داستان یک عشق ممنوع و طلاق دردناک
اعتیاد و طرد شدن از خانواده/ از قعر تاریکی تا نور امید
راز پنهان کابل / داستانی واقعی از رویاهای ربودهشدهی یک دختر
این داستان یک ازدواج نیست / داستان سکوت تفاوت و فرار است
او در دریا غرق شد و من در خاطراتش | عشق ممنوعهای از کابل
از قهرمان مسیر مهاجرت تا بیمار خاموش در شفاخانه روانی/ همرای موسی و رفیقش در این سفر احساسی باشید
روایت واقعی از شجاعت یک دختر افغان / مریم، صدای زن افغان در تاریکی
هیچ مانعی برای زن قوی وجود ندارد/زنی که تقدیرش را خودش نوشت
داستان عاشقانهای که به فاجعه ختم شد | داستان واقعی خیانت و سقوط
خسته شدم از ندیده شدن/ این آخرین یادداشت یاسر بود
حاضرم لکه ننگ باشم اما عاشق بمانم/ داستان دختری که به پای عشقش تمام عمر ایستاد
پانزده سال دوری از خانواده | داستان واقعی یک فرار پُر تاوان
روایتی از عشق، خیانت، و تراژدی - داستان واقعی
چطور با یک دعوا در دانشگاه نامزد شدم ؟ داستان باورنکردنی
حکایتی آموزنده از افغانستان قدیم / داستانی که باید بشنوید
دختری که به عشق فرصت نداد | حکایت یک دل شکسته
دختری که صدایش خاموش شد اما امیدش نه | داستانی از قلب کابل