MA Tanha NistiM
باسلام خدمت اکیپ ماتنها نیستیم
این کانال در حوزه ی داستان های تجربی از گوشه وکنار ایران عزیز و حتی فراتر از مرزها وطن میباشد.وسعی داریم بیوگرافی از موجودات متافیزیک تا اونجایی که درحوزه ی تحقیقاتی وتجربی از زبان انسان هایی که متفاوت به دنیا اومدن داشته باشیم و با اشتراک گذاری در این کانال انهارا در اختیار دیگر افراد بزاریم تا در کنار سرگرمی اطلاعاتی کسب و نشر داده باشیم با تشکر
شما با لایک و مشترک شدن به ما انرژی بدید ممنون
داستان ترسناک:جبران اجنه(دو جن با هم در حال جنگ بودن که سنگ اونها باعث کوری پدرم شد)
داستان ترسناک:خاله ناسو طبیب اجنه(زنی در بندر یکماه گم شد و بعد که پیدا شد قدرت هایی عجیب پیدا کرد)
داستان ترسناک:قفل ساز اجنه(پیر مردی جعبه گنج هارو باز میکرد و اجنه رو ازاد میکرد و گنج رو برمیداشت)
داستان ترسناک:تازی از جن(ماجرای جنی که در ظاهر سگ تازی به مرد شکارچی نزدیک شد)...ماجرای ثروتی بی حد
داستان ترسناک:دعوت نامه ی اجنه(ماجرای مردی که از اجنه نمیترسید و اجنه اونو در عروسی شون دعوت کردن)
داستان ترسناک:رفاقت با اسرای قبیله ی موکلین گنج(اسارت به دست گذشته گان و آزاد سازی و رفاقت به دست من
داستان ترسناک:درخت شیطان(گنج زیر درخت خشکیده و دور افتاده که یه مرد افغال قصد بیرون کشیذنش رو داشت)
داستان ترسناک:در همسایه گی با اجنه(پیرمرد و پیر زنی که با نُقل چشم سوم منو باز کردن)
داستان ترسناک:انور(قبیله ی جن ی ساکن در روستا که با مُهر به مردم روستا خبرمیدهند یا کمک میکنند)
داستان ترسناک:حنازنی با اجنه هم پیاله شد و ثروتی بی حد به دست اورد(و تسخیرجن مسلمان کینه ایی )
داستان ترسناک:اجنه باعث تاج تخت مردی فقیر شدن(و یه ایرانی با اجنه ایی که داشت این کارو کرد)....
داستان ترسناک:دیو نگهبان شاه دخت جنیان(رفیق بازی باعث شد من لباس شاه دخت جنیان پاره کنم...)
داستان ترسناک:رفاقت با شکارچی آل(یه جن که به شکل پیرمرد بود هر شب با من صحبت میکرد و اخر...)
داستان ترسناک:رفاقت عموم با اجنه. آنتیک و عتیقه ی جذب جن (گفت و گو با پادشاه اجنه ی باستانی)
داستان ترسناک:مضحر جنی خدا شناس کمک برای بار دار شدن همسرم(دو دیدار در دو نسل از جن)
داستان ترسناک:مراقبت پری زاد از پدرم در زمان مریضی و اخر عمرش(پدر به یه قبیله از پری کمک کرد)
داستان ترسناک:مداوای اسب پادشاه جنیان مساوی با ثروتی عظیم(شبی در دنیای اجنه. اسب اجنه رو درمان کردم)
داستان ترسناک:یاری اجنه در رساندن جنازه(من 16 ساله بودن و در زمان شب چَر پدرم فوت کرد و اجنه....)
داستان ترسناک:راهنمایی از جن( شب نشینی با اجنه ی روستا و کمک در امری مهم به من)
داستان ترسناک:جاده ی جنی(اجنه ی کافر اون جاده بهم کمک کردن! اون جاده میزبان اجنه ی کافر و ملحد بود)
داستان ترسناک:رفاقت با موجوداتی ریز نقش اما قدرتمنده ماورایی(موجودات ساکن خونه ی قدیمی)
داستان ترسناک:طبیب جن و انس(یه مرد در سال 1254 ه ش از اجنه طبابت یاد گرفت)
داستان ترسناک:شبی که ماه کامل شد(سنگی که عبادتگاه و محل زندگی اجنه کافر وملحد بود)
داستان ترسناک:شکار در محضر اجنه(در کوه نعمت الله ایی اجنه مارو ازار دادن
داستان ترسناک:پناه به جن مادر وطفلش(جن کشی با نقاب عطاری.اون جن به اون عطار ثروت بخشید)
داستان ترسناک:عروسی اجنه( قتال ها) رو دیدم (قتال ها موجوداتی کوتوله مانند اما وحشی با دین یهودیت)
داستان ترسناک:آتش زدن خادم طلسم(اجنه ی قبرستان طلسمات منو باطل کردن)
داستان ترسناک:تحت حمایت اجنه(در جنگلی ناخواسته اجنه رو دیدم و پنج سال اجنه در هر امور کمکم کردن)
داستان ترسناک:جنجال دو هووی جنی(من در زیر زمینی دعوای دو هووی جنی دیدم و خودمم اسیب دیدم)
داستان ترسناک:جن خرابه (زمانی که اعتیاد داشتم در خرابه اجنه بهم رخ نشون دادن و درخواست هایی داشتن)