قصه های واقعی
قصه گو قصه میگه قضاوت با شماست..
من مهتاب هستم و اینجا کانال قصه گو...هرشب داستان جدید منتشر میشه، داستانهایی از دل جامعه، کاملا واقعی..
نویسنده ی داستانها خودم هستم و براساس روایت آدما از زندگیشون همه رو مینویسم...لطفا برای اینکه بیشتر دیده بشیم لینک کانال رو برای دوستاتون بفرستید و ما رو بهشون معرفی کنید تا بیشتر دیده بشیم و داستانهای بیشتری کنار هم بشنویم..
لینک کانال برای معرفی به دوستاتون👇👇
https://www.youtube.com/channel/UC0YR6ZF59mWpNHi4UkJf3fA
داستان
داستان های صوتی عاشقانه
داستان های دلنشین عاشقانه
داستان هایی درباره خیانت
رمان صوتی عاشقانه بدون سانسور
داستان واقعی
داستان اجتماعی
داستان فارسی
داستان جدید
داستان عاشقانه
داستان قشنگ
داستان ایرانی
داستان خانوادگی
داستان فامیلی
داستان سکسی
داستان های فارسی جدید
رمان
رمان عاشقانه
رمان صوتی
داستان صوتی کوتاه
داستان کوتاه
قسمت چهاردهم سرگذشت جذاب طاهره..داستان واقعی🤌
قسمت سیزدهم سرگذشت طاهره..داستان واقعی🤌
قسمت دوازدهم سرگذشت جذاب طاهره..داستان واقعی🤌
قسمت یازدهم داستان جذاب طاهره..داستان واقعی🤌
قسمت دهم سرگذشت جذاب طاهره..داستان واقعی🤌
قسمت نهم سرگذشت جذاب طاهره...داستان واقعی🤌
قسمت هشتم داستان جذاب طاهره..از دستش ندین🤌
معشوقه ی شوهرم و برادراش تنها گیرم آوردن و..قسمت هفتم
مچ شوهرمو گرفتم از پنجره ی آشپزخونه آویزون شده بود و..قسمت ششم
شوهرم انقدر بیخیال بود دیوونه میشدم از دستش..قسمت پنجم زندگی طاهره😩
خانومایی که شوهر بیعار و بیخیال دارید بیایید🤗قسمت چهارم زندگی طاهره🤌
زندگی من و شوهر بیخیالم🤭قسمت سوم سرگذشت طاهره..حتما بشنو👌
بیخیال ترین شوهر دنیا نصیب من شد😅قسمت دوم سرگذشت طاهره☺️
شوهرم موقع زایمانم رفت خونه خوابید 😎واقعا باورتون نمیشه🙉قسمت اول
داستان واقعی: سرگذشت جذاب صنم..داستان قدیمی..قسمت آخر
داستان واقعی: سرگذشت جذاب صنم..داستان قدیمی..قسمت دهم
داستان واقعی: سرگذشت جذاب صنم..داستان قدیمی..قسمت نهم
داستان واقعی: سرگذشت صنم..داستان قدیمی..قسمت هشتم
داستان واقعی: سرگذشت جذاب صنم..داستان قدیمی..قسمت هفتم
داستان واقعی: سرگذشت صنم..داستان قدیمی..قسمت ششم
داستان واقعی: سرگذشت صنم..داستان قدیمی..قسمت پنجم
داستان واقعی: سرگذشت جذاب صنم..داستان قدیمی..قسمت چهارم
داستان واقعی: داستان تهران قدیم..سرگذشت صنم..قسمت سوم
داستان واقعی: داستان قدیمی..سرگذشت صنم..قسمت دوم
اتفاقی برام افتاد که باید تو تاریخ بنویسن..داستان واقعی..قسمت اول
روایت سختی های مهاجرت از زبون یه پناهنده در اروپا🤌
شب حجله با دیدن یه جعبه تو اتاق طلسم شدم اما..🤌
دیگه نمیشه به کسی کمک هم کرد..اعتماد کردن سخت شده🤌
باید حرفهای همه رو شنید، اینجا مرد از همه مقصرتره، نظر تو چیه؟🤌
دیگه دوره ی بزن دررو گذشته، پسرا بشنون🤌